مـسـجـون

تراوشات ذهنی یک دانشجوی درونگرا

مـسـجـون

تراوشات ذهنی یک دانشجوی درونگرا

مـسـجـون


دانشجوی فقه ... مینویسم ، میخوانم ، بازگو میکنم
چایی زندگی ام را هم معمولا با گرافیک و خطاطی مزه دار میکنم
|
اهل سامانم
زنده رودی درون من جاری است
چشمه های مشبک باطن
مملو از باده بی آزاری است.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

 

اومدم به فضای وبلاگ نویسی

دور از فضای هیاهوی اینستاگرام و تلگرام و امثالش

اینجا ساکت و اروم

کنار طاقچه خاطراتم

و باغچه اهدافم نشستم و مینویسم

بدون ترس از اینکه 

وحشیانه توسط بقیه دنبال بشم ، تحسین بشم و یا فحش بشنوم

اینجا با خودم بلند بلند فکر میکنم

اگه بقیه هم شنیدن ، ناشنیده بگیرن.

نوشتن بهترین راه برای نویسنده بودن است...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۰۱:۴۰
محمدجواد اسعدی سامانی

من برای چی به دانشگاه امام صادق اومدم

و رشته الهیات؟

من دین و آموزه های دینی رو دوست دارم

اما از پسش بر میام؟

سنگین نیست؟

چرا؟

خودمم هنوز نمی دونم

من همون محمدجوادم؟

نمیدونم خانواده ام تغییر کرده اند یا من؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۰۱:۲۹
محمدجواد اسعدی سامانی

 

 

 

۞ رَبِّ لَا تَذَرْنیِ فَرْدا وَأنتَ

خَیْرُ الوَارِثین ۞

💠 89 انبیاء

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۰۱:۱۲
محمدجواد اسعدی سامانی

 

بلد نیستم نظریات فلسفی و جامعه شناسانه را به هم ببافم ، درباره مبانی جوامع قلم بزنم و تایید کنم و رد.
اصلا این دنیا را با هر چه در آن است چشم می پوشم
بگذار مردم دنیا دیوانه خطابم کنند
من میگویم مبنای حکومت عشق است
و عشق است که ایمان می آورد
همین عشق است که محکم میکند اراده را، دربرابر هر تعب و سرزنشی.
بگذار دیوانه خطابم کنند.
دنیای من به وسعت عشق است
و عشق به وسعت کربلا...
که (( " کربلا حرم حق است و هیچ کس را جز یاران حسین(ع) راهی به سوی حقیقت نیست | آسدمرتضی " ))
و چطور میتوان اهل حقیقت شد جز با تطهیر ارواحمان ... که هر چه ضربه خورده ایم از ناحقان بوده است.
 
 ‌قال : #میم_بن_شین ‌
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۸ ، ۰۲:۵۰
محمدجواد اسعدی سامانی

• بسم رب الزهرا •

در شبهای سرد بی هدفی

در زمهریر تباهی

تنها تو پناهی

 در کوچه های نم گرفته باران

در میان عطرِ ترِ کاهگل های کوچه باغهای همسایه

وقتی نسیم ترنم یاس و محمدی و شب بو را می آمیزد

تو در کنار منی

تنها ترین آشنا یا رباه

 

• میم‌بن‌شین • 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۸ ، ۱۸:۴۶
محمدجواد اسعدی سامانی

چه ناشیانه نگاهم‌ به بام خانه توست
به گنبد رضوی گون آشیانه تو است
مناره های ظریفی کنار هم چیده
کنار هم شده لانه ، کبوترانه تو است
بس است خیره شدن بر مقرنس و کاشی
چراکه روشن این انحنا، کمانه تو است
تویی تویی ، و فقط تو ، خودت بسی اینجا
تو کرده ای قم را قم ، و قم میانه تو است
سلام حضرت معصومه ، عمه مهدی
کلام هام خطاب تو عامیانه تو است
فضای خلوت فیروز آسمان را من
نکرده ام پر جز با همین ترانه تو است

 

 

میم‌ابن‌شین

قم‌المقدسة
۱ اسفند۹۸

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۸ ، ۱۷:۲۸
محمدجواد اسعدی سامانی

الان که دارم این مطلب را مینویسم در هفته ای قرار دارم که ترم یک را گذرانده ام و دارم وارد ترم بعد میشوم.

برای منی که تنها جامعه ای که در آن مشارکت کرده بودم

مدرسه بود یا با اندکی چشم پوشی مسجد ،

ورود به جامعه چیز هیجان انگیزی بود.

وبرای من جامعه مساوی شد با جامعه ؛

جامعه به معنای دانشگاه را می گویم.

#جامعة الامام الصادق را می گویم.

کاملا یکهویی شد

که من 

که خودم را برای معلم شدن آماده کرده بودم

در رشته الهیات دانشگاه قبول شدم

از آن روز بگذریم که آمده بودم دانشگاه امام صادق تنها یک مصاحبه بدهم و بروم

،حال که آمدم دانشگاه و شدم یک دانشجوی الهیات

و آرام آرام اردوی آشنایی با دانشگاه را گذراندم

و یواش یواش در همان اتاقی ساکن شدم که

دو تا از همکلاسی های دبیرستانم را داشت و یک اصفهانی و یک دزفولی

خودم را برای دوری آماده کرده بودم 

اما نه به این زودی و نه به این یکدفعه ای بودن

قرار است خاطراتی را بنویسم اینجا پس

...

ادامه را بگذاریم برای بعد

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۸ ، ۲۰:۳۳
محمدجواد اسعدی سامانی