کار | نور | ظلمت
بیانات آیت الله حائری شیرازی
باید بچه را از اول به گونهای تربیت کرد که بر مشکلات خودش حاکم شود و بعد بتواند مشکلات دیگران را هم حل کند. پس باید آنقدر کار کند که کار برایش عادت شود و به گونهای جوهردار شود که از یک لحظه بیکاری رنج ببرد.
•
خودِ کار کردن، این اثر را میگذارد که انسان بر کار تسلط پیدا میکند. وقتی انسان کم کار کرد، کار بر او سوار میشود، بار میشود و کار را با اخم و تَخم و رنج انجام میدهد. کار یک نعمت است؛ وقتی پیش پای انسان میآید، انسان نباید از آن فرار کند؛ روزیِ انسان است.
•
بعضیها وقتی جایی مهمان میشوند، هیچ کاری نمیکنند و بعضیها عادتشان است که آستین شان را بالا میزنند و هر گونه کمکی که بتوانند، میکنند و کار را راه میاندازند. اینها هم جسمشان سالمتر میماند و هم روحشان بانشاط تر است. بعضیها در خانۀ خودشان میگردند که برای خودشان کار پیدا کنند.
•
شیشه را تمیز کردن، فرش را مرتب کردن، جابهجا کردن وسایل و ... موجب میشود که انسان خودش عوض شود.
•
کار چیزی نیست که آثارش در وجود انسان هدر برود. کار، مشغولیت روح است، سرگرمی روح است. هرچه که روح، سرگرمی منظم داشته باشد، شکوفاتر میشود.
•
خب! حالا وقتی انسان بر کار و برنامه و فعالیتهای خودش مسلط شد، پنجهاش گرهگشا میشود؛ یعنی روزیِ دیگران در دستش گذاشته میشود که برای دیگران، رفع مشکل کند. در این حال بر اندوه خودش مسلط شده و میآید که اندوه دیگران را رفع کند. چنین انسانی همیشه ملجأ انسانهای دیگر است، محرم انسانهای دیگر است، امید انسانهای دیگر است.
•
ما در روایات داریم که این نعمت بزرگی برای انسان است که کسانی به برکت او و در زندگی او زندگی کنند و به کمک او مشکلاتشان رفع شود: «أنعم الناس عیشاً من عاش فی عیشه غیره.» کسی که چنین موقعیتی برایش ایجاد شده که مشکلات دیگران رفع کند، باید قدر آن را بداند؛ این نعمت است. ممکن است خسته بشود؛ اما خستگی لذتبخشی است.
•
خستگیای که انسان از بیکاری پیدا میکند، بیماری و مرض است. خستگیای که انسان از کار پیدا میکند، نور است. خستگیای که انسان از بیکاری پیدا میکند، ظلمت است.