مـسـجـون

تراوشات ذهنی یک دانشجوی درونگرا

مـسـجـون

تراوشات ذهنی یک دانشجوی درونگرا

مـسـجـون


دانشجوی فقه ... مینویسم ، میخوانم ، بازگو میکنم
چایی زندگی ام را هم معمولا با گرافیک و خطاطی مزه دار میکنم
|
اهل سامانم
زنده رودی درون من جاری است
چشمه های مشبک باطن
مملو از باده بی آزاری است.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

کربلا۲

چهارشنبه, ۱۱ اسفند ۱۴۰۰، ۰۵:۲۸ ق.ظ

کربلایم مشخص نیست.
منتظرم و مشتاق
نامم را نمیدانم که از قرعه بیرون آورد و گذاشت لای دفتر مقدرات.

و نمیدانم تقدیر زیارتم چگونه رقم خواهد خورد.

روزی که خواندم که نام شما در قرعه کشی عنبات انتخاب شده باران می آمد.

خوشحال بودم. رفتم زیر باران. زیارت حضرت نرجس را گذاشتم. و چندتا مداحی.

بعد رفتم خونه ی مادربزرگه.

ولی

ولی..
که بیرون آورد نامم را..


محمد بن علی الجواد؟
یا علی بن موسی الرضا؟
ابوالفضل العباس؟
یا زینب الحوراء؟
یا اصلا این امام زمان بود که پا در میانی کرد؟
یا ام الشهداء بود؟
نه نمیدانم
شاید اصلا این شهدای گمنامِ عزیزم بودند
مزد کدام نوکری دست و پا شکسته ما بود
ولی خدای من به کسی که انتخابم کرد بگو
یا مزد تمام. یا منت تمام.
معذرت از جسارت.
از این اسائه ادب..
از این کلام تند.
نفهمم.

 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۰/۱۲/۱۱
محمدجواد اسعدی سامانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی