پاره نوشته ها (با خدا)
گفت بنویس
گفتم از چه
گفت از بهاران
*
خدایا به ما قلبی رئوف بده و
روحی صاف و
نفسی مطمئن
تا به مخلوقاتت ظلم نکنیم
*
خدا یا به ما توانی عظیم بده و
و باوری عمیق
و زبانی گویا
تا ظالمین نتوانند ظلم نکنند
*
ما مظلومان مقتدر
*
به من کمک کن که گل ها و حیوانات را اذیت نکنم.
*
صبر میخواهم که جلوی روی پدرم و مادرم نایستم
تحمل میخواهم که اختلاف سلایق و شناخت را در آرامی حل و فصل کنم.
*
آرام میخواهم ، هدوء را ، هدایت را
هادئ را و هادی را
*
عزم میخواهم
که بخوانم
که بدانم
که بفهمم
که بزرگ باشم
که عمیق باشم
که روحم بزرگ باشد
که بلند باشد
که مقتدر باشم.
*
ادب میخواهم که زینت باشم.
مردانگی میخواهم تا مرد باشم
مهر میخواهم تا لطیف باشم
خشم میخواهم تا جسور باشم
جسارت میخواهم تا حق طلب باشم
تا رستگار باشم.
*
نیرو میخواهم
جنگ است
نگذار به خود بد خواهم ببازم
نیرو میخواهم
ایمان و توان
در جسم و در روح
در روان و در جان
نیرو
می
خواهم.
الله من
*
اللهِ زیبای من
*
من بنده ی تو ام مرا بنده ی شکم قرار مده.
جسم پر یاد خدا نمیکند.
قناعت بده و ثروت
تا در راهت خرج کنم
*
خدای من به حق ۰۳:۱۳ مرا از انصارالمهدی قرار بده
*
و مرا پاکیزه بپذیر