نقاشی تبسم لیلا!
جمعه, ۱ اسفند ۱۳۹۹، ۰۴:۳۹ ق.ظ
انقدر گم شدم تا پیدا کنم تو را
رویم نمیشود که تماشا کنم تو را
آزاد اسیر بند دو زندان دست تو است
مگذار تا که از سر خود وا کنم تو را
دست مرا بگیر مبادا رها کنی
بگذار تا به اسم خود امضا کنم تو را
حبس نفس ، میانه ی زندان زندگی
یک جا بگو بیام تقاضا کنم تو را
بی چیزم و تمام وجودم فقط تویی
نگذار بی وجود خود امحا کنم تو را
من را ببخش بس که برید این طناب دار
از دار خوار دنیا شد وا کنم تو را؟
سخت است این مسیر ، در انتها ولی
نقاشی تبسم لیلا کنم تورا
پاییز ۹۹ | اسعدی سامانی
۹۹/۱۲/۰۱